«اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود» امام خمینی (ره)

روز 26 مرداد 1369، میهن اسلامی شاهد حضور عزیزانی بود که پس از سال‌ها اسارت در زندان‌های مخوف رژیم بعثی صدام، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود می‌گذاشتند. این روز یکی از خاطره‌انگیز‌ترین روزهای تاریخ انقلاب اسلامی است که شاهد حضور و آزادی مردانی بود که درراه عهد و پیمانی که باخدا بسته بودند، مجاهدت و استقامت ورزیدند و آن‌ها توانستند در سال‌های زجر و شکنجه، باوجود درد و بیماری جسمی، روح و روان خود را حفظ کنند و تقوا و مردانگی خود را مضاعف نمایند تا در بازگشت به ایران اسلامی درصحنه‌های مختلف اجتماعی، سرمشق و نمونه‌ای برای صلابت و استقامت مردان وزنان ایران اسلامی باشند.

به مناسبت این روز از آقای رضا مسگری آزاده صبور و پرتلاش این معاونت تقدیر به عمل آمد.

در این مراسم دکتر داوود خیرخواه معاون درمان دانشگاه خواستار توجه بیشتر هم‌وطنان به رشادت‌ها و ایثارگری‌های این عزیزان و صبر و تحمل سختی‌هایی خانواده‌های ایشان در مدت اسارت شدند و از آقای مسگری به خاطر تحمل دوران سخت اسارت با اهداء لوح تقدیر نمودند.

خاطره ایی از دوران اسارت آقای رضا مسگری:

در اردوگاه ما مسن‌ترین اسیر نزدیک به هشتاد سال داشت ریش‌سفید اردوگاه بود همه به او احترام می‌گذاشتند و کم سن ترین ما، 14 سال داشت.

به دلایل مختلف پنج‌تاپنج‌تا اسراء را با کابل می‌زدند. دریکی از این روزها ریش‌سفید اردوگاه از افسران عراقی خواست که کم سن ترین اسیر را نزنند و من را جای او بزنند و آن نوجوان هم خواست که آن پیرمرد را نزنند، او جای پدر من است مرا بزنید.

این درخواست‌ها اثری که نداشت بلکه جواب معکوس داد سربازان عراقی آن دو را با بی‌رحمی تمام دو برابر دیگران زدند تا عبرت دیگران شود.